زندگی در پیش رو

کتاب زندگی در پیش رو

نویسنده: رومن گاری

مترجم: لیلی گلستان

قطع: رقعی

نوع جلد: شومیز

تعداد صفحات: 232

 

زندگی در پیش رو

کتاب زندگی در پیش رو رمانی نوشته رومن گاری نویسنده، کارگردان و دیپلمات فرانسوی است.

این کتاب در سال ۱۹۷۵ چاپ شد.

رومن گاری این رمان را با نام مستعار امیل آژار منتشر کرد تا بتواند برای دومین بار جایزه گنکور را کسب کند.

 

کتاب زندگی در پیش رو داستان زندگی پسری 14 ساله به نام محمد است که او را مومو صدا می کنند.

او یک عرب فرانسوی دو رگه است و

در این کتاب داستان زندگی اش را از سن 3-4 سالگی تا 14 سالگی روایت می کند.

او در ساختمانی در کنار چند بچه ی دیگر زندگی می کند ،که شخصیتی به نام رزا از آنها نگه داری می کند.

رزا زمانی فاحشه بوده و از این طریق امرار معاش می کرده است اما

همین که پا به سن میگذارد این کار را برای همیشه کنار می گذارد و

تصمیم می گیرد بچه هایی را که نامشروع زاده شده اند و پدرو مادری ندارند نگه داری کند.

مادران آن بچه ها با پرداخت هزینه ای بچه هایشان را به دست رزا می سپردند تا به خوبی از آنها نگه داری کند..

در این مسیر محمد را به عنوان پسری مودب دوست دارد و

با اینکه مقرری او قطع شده اما باز هم حاضر به نگه داری محمد در آن ساختمان بود.

رزا زنی مهربان و خوش روست و در ادامه داستان با افرادی آشنا می شویم که تقریبا حول محور فاحشه هاست و

اصل داستان از زمانی آغاز می شود که رزا بیمار می شود و حتی ممکن است برای همیشه زمین گیر شود.

کتاب زندگی در پیش رو به ما می آموزد یک انسان میتواند در هر قالب و شغلی خوب ظاهر شود .

چه در قالب یک فاحشه چه یک پادو و ….

 

تکه هایی از کتاب

• او بچه ای ست که می بیند. خوب هم می بیند. تیز هم می بیند و همه را هم ضبط می کند. .

هم صحبت هایش یک پیر مرد عاشق قرآن و عاشق ویکتور هوگو است و یک پیر دردمند،

هرچند با بچه ها حرف می زند بازی می کند،

اما با آنها یکی نمی شود.

در مجاورت آن ها بچه نمی شود. او بچه ای است ساخته نویسنده اما بچه ای به شدت پذیرفتنی و..

 

• اوضاع رزا خانم داشت بیش از بیش خراب می شد و نمی دانم چطور بگویم که وقتی آدم فقط برای زجر کشیدن زنده باشد، چقدر غیرعادلانه است.

وضع بدنش دیگر به درد نمی خورد و وقتی یک چیزش خراب نبود،

چیز دیگرش عیب می کرد، همیشه هم این جور بلاها سر پیرهای بی دفاع می آید…

آقای شارمت یک حلقه ی گل مخصوص عزا برایش فرستاده بود،

چون نمی دانست که آقای بوافا مرده است بلکه فکر می کرد رزا خانم مرده،

مثل همه که از روی نیت پاک، چنین آرزویی را برای رزا خانم می کردند،

و این باعث خوشحالی رزا خانم شده بود و امیدوارش کرده بود چون اولین بار بود که کسی برایش گل می فرستاد.

 

• این گناهکارانند که راحت می‌ خوابند، چون چیزی حالیشان نیست و بر عکس، بی‌گناهان نمی توانند حتی یک لحظه چشم روی هم بگذارند،

چون نگرانِ همه چیز هستند. اگر غیر از این بود بی‌گناه نمی ‌شدند.

کتاب زندگی در پیش رو

 

 

شما می توانید هر کتاب و لوازم تحریری که می خواهید از فروشگاه اینترنتی ترنج مارکت سفارش دهید و در سریع ترین زمانِ ممکن درب منزل تحویل بگیرید.

سفارشات سایر شهر ها هم بر اساس روش پستی که انتخاب می کنید در کوتاه ترین زمانِ ممکن به دستتون می رسه

اطمینان در انتخاب

ترنج مارکت