-10%اتمام موجودی
کتاب خواب زمستانی
نویسنده: گلی ترقی
تعداد صفحات: 137
کتاب خواب زمستانی
خواب زمستانی نخستین رمان از نویسنده ی نام آشنای ایرانی، گلی ترقی می باشد که در ده فصل به نگارش درآمده و بارها مورد تجدید چاپ قرار گرفته است.
خواب زمستانی داستان خاطرات یک پیرمرد است که با همکلاسی های دوران مدرسه اش بزرگ شده بود و با هم عهد بسته بودند که تا پایان عمر کنار هم بمانند. اما چه کسی از تقدیر خود آگاه است؟ تقدیر او هم این بوده که هر روز را در تنهایی و انتظار بگذراند. در اتاقی که جز غریو باد و سوت پاسبان و صدای دندان های موشی که چیزی را می جود، صدای دیگری در آن به گوش نمی رسد.
پس کجا رفتند تمام آن رویدادهای شیرین ساعت هشت؟
آن ایام پرشور جوانی؟
آن رفاقت های بی غل وغش؟
آن ها همین جا در خواب زمستانی اند. در قاب شیشه ای ذهن پیرمرد که هر فصل را با یاد زندگی یکی از دوستانش می گذراند.
قلم خالص و شفاف گلی ترقی بر ظرافت و شکنندگی این مساله می افزاید.
در واقع این قلم اوست که بر حقیقت پنهان شده لا به لای سطرها نور افکنده و با فضاسازی و تشبیه های منحصر به فردش آن را از میان تار و پود کلام بیرون می کشد.
یادواره های پاره پاره از سرنوشت یاران غار در خواب زمستانی، زندگی هر کدام را به نحوی به تصویر می کشد.
یکی نقاش و دیگری دچار جنون؛ یکی دور از فرزند و دیگری گرفتار حصبه.
از ویژگی های نگارشی خواب زمستانی به قلم گلی ترقی می توان به زبان متمایز قصه پردازی، صحنه سازی های مرتبط با موضوع داستان،
بیان احساسات شخصیت ها در سیر ذهنی داستان و نثری روان و صمیمی اشاره کرد.
در بخشی از متن کتاب خواب زمستانی آمده است:
«از یک جا باد میآید، از درز پنجرهها، از زیر در، از یک سوراخ نامرئی. زمستان آمده، به این زودی. زمستانها با هم بودیم؛ من، هاشمی، انوری، عزیزی، احمدی، مهدوی و البته آقای حیدری. چه زود گذشت. هفتادوپنج سال، یا هفتادوهفت یا بیشتر. نمیدانم. حساب روزها و سالها از دستم دررفته. دو سال کمتر، دو سال بیشتر، چه فرقی میکند؟ پیری از کی شروع شد؟ از کی مرگ حضور خودش را تأیید کرد؟ یک روز یک نفر گفت «پیرمرد، مواظب باش نیفتی.» پشت سرم را نگاه کردم.
گفتم «آره، مواظب باش نیفتی.» برگشتم تا هر که بود دستش را بگیرم. ماتم برد. از خودم پرسیدم «با منه؟» باورم نشد و گذشتم. آقای حیدری میگفت «اووه، کو تا چهلسالگی. حالاحالاها مونده، یه قرن مونده، شایدم هیچوقت نیاد، هیچوقت.» چه سرمایی. چه سوزی. دنیا دارد یخ میزند. دنیا دارد همراه من یواشیواش میمیرد. چراغ را روشن میکنم. صندلیم را به بخاری میچسبانم. مینشینم و پتو را دور خودم میپیچم.»
خواب زمستانی
[su_heading]پیشنهاد میکنیم کتاب سمفونی مردگان را نیز مشاهده کنید. [/su_heading]
شما می توانید هر کتاب و لوازم تحریری که می خواهید از فروشگاه اینترنتی ترنج مارکت سفارش دهید و در سریع ترین زمانِ ممکن درب منزل تحویل بگیرید.
سفارشات سایر شهر ها هم بر اساس روش پستی که انتخاب می کنید در کوتاه ترین زمانِ ممکن به دستتون می رسه
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.